محل تبلیغات شما

همه ما وارثیم وارث عذاب عشق




آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا

من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد سرم به روی خاکا میزارم

اونجا هر کی میپره طائر افلاکی میشه 
اینجا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه

اونجا خادما با زائرا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن

تو که هر شب می‌سوزه صدتا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو تویی غریب یا مادرت؟؟؟؟؟؟


دقیقا همون لحظه ای که قلبم تصمیمات رو جهت گیری میکرد ، 
مغزم جلوش رو گرفت!
یکبار برای همیشه منطقی شدم !
شاید "نه" گفتن من دقیقا توی همون لحظه دلخورش کرد 
اما به احتمال زیاد از یک فاجعه ای که قرار بود چندماه دیگه پیش بیاد جلوگیری کردم!
خودم هم ناراحت بودم
ولی امروز صبح که بیدار شدم 
حس آرامش بیشتری داشتم !
احساس میکنم کم کم دارم از رفتار های گذشتم دست میکشم
بیشتر فکر میکنم!
راحت تر نظرم رو میگم!
برای برگشت آدمایی که ترکم کردن تلاش نمیکنم !
آدمای جدید زندگیم رو دقیق ارزیابی میکنم 
کسی رو که خوشم نیاد تحمل نمیکنم
به بهانه هم صحبت داشتن یا تنها نبودن دیگه هر کسی رو کنار خودم نمی پذیرم
راحت فراموش میکنم
البته اگر توی مکان تکراری که اتفاق های بد برام افتاده، توقف کنم ، خاطرات توی ذهنم میگذرند و مثل فیلم از جلوی چشم هام رد میشن!
ولی بعدش ذهنم خالی میشه!
احساساتم رو خودم کنترل میکنم !
شاید بشه اسم اینا رو رشد گذاشت
این رشد رو مدیون مهاجرت هستم !
من همون آدم سال پیش نیستم !
اینروزا توی جدی تری حالت ممکن قرار دارم و از هر شوخی و لبخندی پرهیز میکنم 
احتمالا دارم شبیه مردمی میشم که این روزا باهاشون هم زیستی دارم 
فردا عیده و من از تمام مومات سفره هفت سین چمن و سبزه های جلوی پنجرم رو دارم  :)
و فکر میکنم همینا برای شروع سال جدید کافی باشه


آخرین جستجو ها

چاپ مرکزی گروه زبان انگلیسی متوسطه دوم سروآباد بانویِ صبح pringuardsese فروش و آموزش نرم افزار هلو (((((دنیای من))))) Angela's info totoucalvest مدل لباس زنانه-عکس های مدل لباس دختران جوان-مدل لباس شیک زنانه 2012 maralurmu